کد مطلب:27149 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:25

گنجینه پرسمان » اديان و مکاتب

به نظر شما دربين فروع دين ازكدام مورد ميتوان به عنوان ضمان بقاي اسلام يادكرد؟

درميان فروعات دين ، امر به معروف ونهي ازمنكر ازچنان جايگاهي برخوردار است كه اگر ترك شود ازاسلام اثري باقي نمي ماند ودررواياتي اين مطلب بطور صريح وشفاف بيان شده است كه بقاء اسلام متوقف به امر به معروف ونهي ازمنكر است.

حضرت امام (ره) دركتاب تحرير الوسيله براي تأييد اين مطلب ، آيات ورواياتي راذكر ميكنند.

و لتكن منكم امه يدعون الي الخير ويأمرون بالمعروف وينهون عن المنكر واولئك هم المفلحون.(1)

وبايد ازشما امتي باشند كه دعوت به خير نمايند وامر به معروف ونهي ازمنكر كنند واينان هستند كه رستگارانند.

و كنتم خير امةٍ اخرجت للناس تأمرون بالمعروف(2)

شما بهترين امتي هستيد كه به مردم عرضه شده ايد زير ا امر به معروف مي كنيد . . . .

سپس روايتي راازپيامبر اسلام (ص) بيان فرمودند : ان الله عزوجل ليبغض المؤمن الضعيف الذي لادين له خداوند مبغوض مي دارد مومن ضعيفي راكه دين ندارد.

فقيل وماالمؤمن الضعيف الذي لادين له ؟ گفتند يارسول الله : مؤمني كه دين ندارد چه كسي است ؟

فرمودند: قال الذي لاينهي عن المنكر (3) آنكه نهيازمنكر نمي كند.

درادامه روايت ديگري رابيان مي كنند : قال النبي (ع) لاتزال امتي بخير ما امروا بالمعروف ونهوا عن المنكر

وتعاونواعلي البر واذ لم يفعلوا ذلك نزعت منهم البركات وسلط بعضهم علي بعض ولم يكن لهم ناصر في الارض ولافي السماء (4)





























پيامبر (ص) فرمودند: مادامي كه امت ، امر به معروف ونهي ازمنكر كنند وبرنيكي كمك نمايند برخير هستند، وزماني كه چنين نكردند بركات ازايشان گرفته مي شود ، وبعضي ازآنان بربعضي ديگر چيره خواهند شد، ودرآسمان وزمين براي آنان ياوري پيدا نمي شود.

اين روايات مي تواند نمونه اي از اهميت امر به معروف ونهي ازمنكر باشد كه بيانگر اين است كه هيچ يك از فروع دينجايگاهامر به معروف ونهي ازمنكر رادربقاء يا انهدام اسلام ندارد واگر ترك شود ازاسلام چيزي باقي نمي ماند .

چنانكه حضرت امام (ره) نيز در اهميت آن فرموده اند: اين دو ازوالاترين وشريف ترين واجبات هستند وبوسيله اين دوواجب ، ديگر واجبات برپا مي شود . (5)



ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ سوره آل عمران آيه104

2 ـ سوره آل عمران ايه 110

3 ـبحار الانوار ، ج 10 ص 77

4ـ وسايل الشيعه، ج 11، ص 398، حديث 18

5ـ تبيان، دفتر 21، ص 3